وفات حضرت عبدالعظیم حسنی
بدون تردید کنگاش در عملکرد و موضعگیری شخصیّتهای برجسته گذشته از جمله اموری است که میتواند در تشخیص وظیفه و مسئولیت آیندهگان مفید واقع گردد؛ چرا که تحولات فرهنگی و اجتماعی جوامع و پیشآمدهای زندگی افراد بسیار شبیه به همدیگر است. با توجّه به این حقیقت است که از تاریخ به عنوان چراغ راه آیندهگان یاد شده است. آشنایی با زندگی و اخلاق و رفتار دست پروردگان اولیای الهی که بهترین سرمشق برای افراد محسوب میشوند، در تکوین شخصیّت و پرورش فضیلتهای انسانی و گسترش بینش سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مردم، بهویژه قشر نوجوان و جوان، بسیار موثر است. از جمله شخصیتهای برجسته تاریخ اسلامی محدّث بزرگوار حضرت عبدالعظیم حسنی علیهالسلام است که زمانشناسی و اخلاص و اعتقاد راسخ او به اهلبیت علیهمالسلام و نیز نوع فعالیتها و موضعگیری او در یکی از سختترین دورههای تاریخ اسلام از جهات بسیاری آموزنده است.
از عوامل مؤثر در سعادت و موفقیّت انسانها داشتن نیاکان شایسته است؛ چرا که در سایه وجود چنین بستر مناسبی است که مقدمات پرورش انسانهای شایسته فراهم میگردد. حضرتعبدالعظیم علیهالسلام از این موهبت و نعمت ارزشمند الهی برخوردار بودند. نَسَب وی با چهار واسطه به امام حسن مجتبی علیهالسلام میرسد. مادربزرگ مادری او «لبابه» از طایفه بنیهاشم و دختر عبداللّه بن عباس بن عبدالمطلب است. به شهادت اسناد تاریخی تکتک اجداد حضرت عبدالعظیم علیهالسلام انسانهای پرهیزگار، مجاهد، اندیشمند و همواره در پیروی و حمایت از خاندان پیامبر علیهمالسلام ثابتقدم بودند و در هر برههای با توجّه به اوضاع حاکم بر جامعه به انجام دادن وظیفه و نشر معارف و حفظ ارزشهای اسلامی پرداختهاند.
محقق بزرگ مرحوم علامهشیخآقا بزرگ تهرانی درباره تاریخ ولادت حضرتعبدالعظیم حسنی مینویسند: «بنابر نقل کتاب الخصائص العظیمیّه ولادت حضرت عبد العظیم علیهالسلام در روز پنجشنبه چهارم ربیعالثانی سال 173 ق در مدینه واقع شده است». پدرش عبداللّه و مادرش فاطمه دختر عقبةبنقیس به پرورش و آموزش او اهتمام زیادی داشتهاند. عمده دوران کودکی او به تعلیم قرآن و ممارست در معارف اهلبیت علیهمالسلام سپری شد.
حضرتعبدالعظیم حسنی علیهالسلام در دانش و تقوا به منزلتی رسید که همواره مورد احترام و اعتماد امام معصوم زمان خویش بود. نقل شده است که شخصی به نام اَبا حَمّاد رازی با تحمّل زحمتهای فراوان خود را به سامرّا میرساند تا از امامعلیالنقی علیهالسلام مسائلی را بپرسد. امام علیهالسلام پس از پاسخ گفتن به پرسشهای حمّاد فرمودند: «ای اباحمّاد، هرگاه با مشکلی از مشکلات دینی یا پرسشی از مسائل اسلامی روبهرو شدی آن مشکل و سئوال خود را با عبدالعظیم حسنی در میان بگذار و از او بخواه تا پاسخ سؤالات تو را بیان نماید و ضمنا سلام مرا هم به او برسان». امامهادی در جای دیگر به شخصی از اهالی ری میفرمایند: «اگر قبر عبدالعظیم علیهالسلام را که در نزد شماست زیارت میکردی مانند کسی بودی که امامحسین علیهالسلام را در کربلا زیارت کرده است».
هرچند حضرتعبدالعظیم حسنی علیهالسلام همانند بسیاری از فرزندان سادات حسنی در مقابل حکام ظالم عصر خود به قیام مسلحانه و مبارزه نظامی دست نزد، امّا از طریق فعالیتهای فرهنگی و روشنگرانه جلوی بسیاری از توطئههای آنان را میگرفت. وی در این شیوه مبارزه به تحکیم جایگاه امامان معصوم و افشای ستم غاصبان حکومت اسلامی میپرداخت و در سختترین اوضاع به گسترش معارف اسلامی و نشر معارف اهلبیت مشغول بود. نقل میکنند وقتی خلیفهعباسی امامهادی علیهالسلام را زیر نظر گرفته و مانع ارتباط آن حضرت با مردم بود، حضرتعبدالعظیم به هر زحمتی که بود خود را به آن حضرت رساند تا عهدهدار مسئولیتهایی از طرف امامهادی علیهالسلام شود. چون متوکل این موضوع را شنید، دستور دستگیری آن حضرت را صادر کرد. در این زمان بود که حضرت عبدالعظیم علیهالسلام مجبور به مهاجرت به ری میشود. در اشاره به این حقیقت، در تاریخ مینویسد: از ترس حاکمان ستمگر مجبور به کوچ از شهری به شهر دیگر شد.
از بررسیها چنین معلوم میگردد که حضرت عبدالعظیم علیهالسلام در طول زندگی خود به هیچ امری همانند سلامت عقاید و پیروی از اهلبیت علیهالسلام اهتمام نداشتند به گونهای که در زمان امامهادی علیهالسلام میفرمودند: اطاعت از حضرت هادی علیهالسلام واجب است و خود در عمل نیز اطاعت ولایت او را به جان و دل پذیرا بود. برای تحصیل اطمینان از سلامت عقایدش روزی به حضور امامهادی علیهالسلام میرسد و عرض میکند: «ای پسر پیامبر، بسیار علاقمندم که عقاید دینیام را خدمت شما بیان کنم تا چنانچه عقاید و افکارم مورد تأیید شماست بر آن استوار باشم وگرنه آن چنان که شایسته است آنها را اصلاح نمایم». آنگاه تکتک مسائل اعتقادی خود را در زمینه توحید، نبوّت، امامت، معاد و جز آن توضیح میدهد. وقتی سخنانش به پایان میرسد امام هادی علیهالسلام میفرمایند: «ای ابوالقاسم، به خدا سوگند، اعتقاداتی که عرضه کردی مبانی واقعی دین الهی است. بر این اعتقادات ثابتقدم باش...».
حضرت عبدالعظیم علیهالسلام در کسب فضایل و معارف و دوستی و اطاعت از اولیا به منزلتی رسیده بودند که در طول عمر خود، هر یک از سه امام معاصر او(امامرضا، امامجواد و امام تقی علیهالسلام ) از وی راضی بودند و رفتار، عقاید و موضعگیریهای او را تایید میکردند. وقتی برای انجام دادن پارهای وظایف و کسب تکلیف و رهنمود از امامهادی علیهالسلام ، با زحمت فراوان از مدینه به سامرا مسافرت کرد، چون چشم امام هادی علیهالسلام به حضرت عبدالعظیم علیهالسلام افتاد فرمود: «ای ابوالقاسم، خوش آمدی بهراستی تو از یاران حقیقی ما هستی». بهجهت همین منزلت و اطمینان بود که امام هادی علیهالسلام او را وکیل و نماینده خود در شهرری معرفی میکند و به مردم توصیه میفرماید که در حلّ مشکلات دینی خود به ایشان مراجعه کنند».
حضرت عبدالعظیم علیهالسلام مورد اعتماد امامرضا علیهالسلام بودند و توصیههای ایشان را به شیعیان میرساندند. روزی امامرضا علیهالسلام به او میفرمایند: «ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو که شیطان را به خودشان راه و ندهند. آنان را به راستگویی و امانتداری و سکوت و ترک مجادله در کارهای بیهوده و دیدار از همدیگر و توجّه به یکدیگر دستور بده؛ چرا که اینها مایه نزدیک شدن به من است. خود را هرگز مشغول دشمنی با یکدیگر نکنید. من با خود پیمان بستهام که هرکس چنین کند و یکی از دوستانم را به خشم آورد، از خدا بخواهم که او را در دنیا به شدیدترین صورت عذاب کند و در آخرت نیز چنین کسی را از زیانکاران قرار دهد».
زیارت از شیوههای مهمّ زنده نگهداشتن نام و یاد و خاطره پاکان و صالحان است که همواره در فرهنگ اسلامی بر آن تاکید شده است. تشویقهای بسیاری در مجموعه روایات نسبت به زیارت مرقد رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و زیارت سیدالشهداء علیهالسلام و ائمه اطهار و امامزادگان به چشم میخورد که این کار علاوه بر آثار تربیتی برکات معنوی فراوانی در پی دارد. از جمله کسانی که در روایات نسبت به زیارت او سفارش شده است، حضرت عبدالعظیم علیهالسلام است که از این سفارش تا حدودی عظمت شخصیت و جایگاه والای او در نزد اهلبیت علیهمالسلام معلوم میگردد. حتی در ضمن یکی از روایتهای حضرت هادی علیهالسلام آمده است که فرمودند: «هرکس قبر اباالقاسم [حضرت عبدالعظیم علیهالسلام ] در ری(با شروط آن) زیارت کند، خداوند پاداش او را بهشت قرار میدهد».
سلام بر تو ای بنده شایسته و وارسته خدا؛ سلام بر تو ای اباالقاسم، فرزند امام مجتبی علیهالسلام ؛ سلام بر تو ای که در زیارت تو امید پاداش زیارت سیدالشهداء هست؛ سلام بر تو. خداوند میان ما و شما در بهشت، آشنایی برقرار کند و ما را در گروه شما محشور گرداند و از حوض کوثر جدّتان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم به دست علیبنابی طالب علیهالسلام سیراب سازد ... از خداوند میخواهم که در راه شما به ما شادی و گشایش دهد و ما و شما را در جوار جدّتان محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم گردآورد و معرفت شما را از ما نگیرد ... .
با دوستی شما و بیزاری از دشمنانتان و تسلیم بودن در برابر خدا به شما تقرّب میجوییم ای سرور من، برای ورود به بهشت شفیع من باش؛ چرا که تو نزد خداوند مقام بلندی داری. خدایا، از تو میخواهم سرانجامم را به سعادت ختم سازی و ایمان و ولایتی را که دارم از من نگیری ... خدایا به کرم، عزّت، عافیت و رحمتت قسم دعایم را مستجاب و زیارتمان را قبول کن و بر محمّد خاندانش درود فرست.
یکی از ابعاد مهمّ در شخصیّت حضرتعبدالعظیم علیهالسلام مقام و منزلت علمی و دانش و خدمات علمی اوست. وی علاوه بر نقل احادیث از ائمه معاصر خویش کتابهایی نیز تالیف نموده است که این دو اثر از آن جمله است:
1. خطبههای امیرالمومنین علیهالسلام : این اثر مشتمل بر چند خطبه مولای متقیان امیرالمومنان علی علیهالسلام است.
2. کتاب یوم و لیله: در این اثر درباره وظایف و اعمال مستحب و اخلاقی افراد در هر شبانهروز مطالبی عرضه شده است. با کمال تاسف اصل این اثر همانند بسیاری از آثار ارزشمند اسلامی در طول تاریخ از بین رفته است. در هر حال توضیحات علمای تاریخ و سیره بهخوبی گویای این حقیقت است که حضرت عبدالعظیم علیهالسلام علاوه بر تلاش برای آموزش عقاید سالم و مراقبت بر عبادات و اعمال فردی و دفاع از اهلبیت علیهمالسلام ، به منظور ارشاد تعلیم و تربیت صحیح دینی مردم آثاری را تألیف کردند که هر یک در نوع خود بسیار مفید و موثر بودهاند.
حضرتعبدالعظیم علیهالسلام روایات زیادی از حضرت امامهادی علیهالسلام و حضرت امام رضا علیهالسلام و امامجواد علیهالسلام نقل کردهاند. از جمله روایاتی که از امامرضا علیهالسلام نقل میکنند این است که روزی حضرت رضا علیهالسلام فرمودند: «شخص مومن کسی است که وقتی کار خیری انجام دهد خرسند گردد و هرگاه کار بدی مرتکب شود، راه توبه و استغفار پیش گیرد و مسلمان واقعی کسی است که مردم از دست و زبان او آسایش داشته باشند و کسی که همسایهاش از آزار او در امان نباشد از شیعیان و پیروان ما نخواهد بود».
مرحبا زین روضه نورانی عنبر شمیم
کز رواق و صحن او از خلد میآید نسیم
وادی طور است گویا این رواق مشک بو
مهبط نور است الحقّ این چنین زیبا حریم
منبع احسان و کان لطف و ینبوع سخا
مظهر تقوا و ایمان، حضرت عبدالعظیم
زایر او هر که شد از صدق، از قول امام
زایر شاه شهیدان است و در جنّت مقیم
دوستانش ایمن از نارند و ارباب ولا
دشمنامش شامل لعنند و اصحاب جحیم
نکهت جانبخش او چون بوی جنّت روحبخش
روضه پرنور او دارالشفای هر سقیم
گر تو خواهی وارد این آستان گردی ز صدق
باز کن لب بهر بسماللّه الرحمن الرحیم
منبع: ماهنامه گلبرگ
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}